دوره 3، شماره 29، آذر 1400، صفحات 20 - 1
نویسندگان : صدیقه عالی پور و محمّدمهدی کریمی نیا * و مجتبی انصاری مقدم

چکیده :
از آنجا که هر دولت در اقتصاد، می تواند نقش بسزایی در پیشرفت رفاه و استقلال آن ملت داشته باشد؛ پس می توان گفت دولتی موفق می شود که بر پایه ی هدفی خاص،برنامه ریزی،شناخت اقشار گوناگون اجتماع و رواج حق و دور شدن از رذایل ،گسترش عدالت محوری چه در عرصه اقتصادی و اجتماعی می تواند پیشرفت را برای آن جامعه رقم زند. با ظهور اسلام در حیات قبیله ای ،تحولی عمیق روی داد؛ اعتقاد جای نسب را گرفت و صحابه به تدریج جایگزین اشراف شدند و این مختص به زمان پیامبر(ص) بود.پس از پیامبر (ص)ابو بکر با بی عدالتی ،جامه ی خلافت را بر تن کرد در حالی که شایسته نبود و بعد از خود خلافت را به پسر خطاب سپرد که مجموعه ای از خشونت ،سخت گیری و عامل انباشت ثروت در گروه های معینی شد و شکافی گسترده در جامعه پدید آورد که این امر در زمان عثمان شتاب بیشتری یافت؛قطب بندی بر اساس بنیان اقتصادی و نسب شدیدتر شد،بذل وبخشش های بی حساب از بیت المال ،طمع ورزی اقتصادی، گردش ثروت در میان توانگران و دادن امتیاز به نزدیکان. امام علی (ع) در چنین برهه ای خلافت را در دست گرفت و بخش مهمی از توان خود را در مبارزه با انحصار جویی و زیاده خواهی اقتصاد متمرکز کرد و سیاست های اقتصادی حکومت خویش را به گونه ای طراحی و اجرا کرد که افزون بر عمران و آبادی واجرای احکام و آموزه های الهی ،کرامت و عزت انسانها رعایت شده و تمام تلاش را برای به سعادت رسیدن مردم انجام می داد. در چنین جامعه ای فریاد عدالت طنین انداز می شود که به معنای رعایت حقوق مردم و از بین بردن امتیاز به نزدیکان و خویشان و احقاق حق مظلومان است ؛بیت المال را به گونه ای تقسیم می کرد که رفاه عمومی برای همه مردم فراهم شود؛با نظارت مستقیم بر بازار ،تدبیر ،اولویت سنجی و همچنین اصلاح سیاست های مالی و نظام پولی از جمله ضرب سکه ، مبارزه با مفاسد اقتصادی،جلو گیری از احتکار و قیمت گذاری درست از انباشت سرمایه و اقتصاد آمیخته به حرام (ربا)جلو گیری می کرد و ضمن حمایت از بازرگانان و صنعت گران ،تجارت خارجی و ورود کالاهایی را رواج می داد که به اقتصاد درون زا و تولید صدمه ای وارد نکنند و بکار گیری کارگزاران شایسته ، تأمین نظام اطلاعاتی کار آمد، توسعه تعلیم و تربیت ،تصحیح فرهنگ عمومی و ارائه الگوی عملی و مدیریت مصرف به مردم و همچنین دعوت به مشارکت اجتماعی و روحیه جهاد ،خود باوری را در آنان زنده می کرد؛خود نیز با تشویق مردم به کار آفرینی ،مهارت شغلی و شیوه های تولید و کسب درآمد، سعادت و استقلال فرهنگی به دور از تسلط بیگانگان را برای همه رقم می زد.

کلمات کلیدی :
اقتصاد، اقتصاد مقاومتی، دولت، نهج البلاغه